کد خبر: ۹۰۳۳
بررسی مباحث سیاسی و مطبوعاتی در روند جانشینی رهبری در سـال ۱۳۶۸

|سمیه متقی| مسیر جانشینی

با گذشت 35 سال از رحلت امام خمینی شاید تصویر آن روزها برای بسیاری کم‌رنگ شده باشد و از بسیاری از آنچه در آن روزها فضای سیاسی کشور با آن روبه‌رو بود، اطلاع چندانی نداشته باشند. در ادامه به سه مقطع پیش از رحلت امام خمینی، زمان رحلت ایشان و جانشینی او خواهیم پرداخت.
يکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۱

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی - دیدگاه: سمیه متقی؛ اینکه همین اواخر، امام فرمودند اصطلاح اجتهاد مصطلح در حوزه‌‎ها با آن اجتهادی که ما فعلاً در میدان عمل نیاز داریم اینها با هم تفاوت دارند این اشاره به همین نکته بود. شاید داشتند برای همین امروز زمینه‌سازی می‎کردند، چون حس می‎کردند به‌زودی باید یک کسی بیاید ولایت فقیه را متکفل بشود که نیاز دارد این مسائل را بفهمد...اما روی مصداق،...بنده نظر خودم را فعلاً می‎گویم، نمی‎دانم بقیه اعضاء خبرگان هم که رای دادند، با همین تحلیل من رای داده باشند، آنها هم دلیل دیگری برای خودشان داشتند اما در مورد مصداق، امام راهنمایی‌هایشان را در این مدت کرده بودند. ناخودآگاه ما شنیده بودیم، بعد از این حادثه جمع‌بندی کردیم دیدیم امام همه چیز را به ما گفته‌‎اند... در مورد برادر عزیز و رهبر بزرگوار جدیدمان، ما در مسئله قائم‌مقام رهبری که آن موقع با امام بحث داشتیم، عقل ما نمی‎کشید و نمی‌توانستیم تصمیم امام را تحمل کنیم. مکرر رفتیم و با ایشان بحث کردیم.

در یک جلسه سران قوه بودند، آیت‌الله اردبیلی بودند، بنده بودم، آقای نخست‌وزیر بودند، حاج احمدآقا بودند و رهبر فعلی‌مان هم بودند. بحث شد، حرف ما با امام این بود که اگر این قضیه اتفاق بیفتد ما بعداً با این قانون اساسی مشکل داریم و ممکن است خلأ رهبری پیش بیاید. ایشان فرمودند خلأ رهبری پیش نمی‌‎آید، شما آدم داری. گفتم چه کسی؟ ایشان گفتند همین آقای خامنه‌ای... بعد از آن جلسه خود آقای خامنه‌‎ای از ما خواستند که ما این را نگوئیم. ایشان اصرار کردند و گفتند خواهش می‎کنم این مسئله را در بیرون نگوئید چون به من مربوط می‎شود و ما حفاظت کردیم و هیچ کجا نقل نکردیم و این قضیه گذشت.»

این متن برشی از توضیحات اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس مجلس وقت درباره نحوه گزینش آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به‌عنوان رهبر در اولین نمازجمعه پس از فوت امام خمینی است که البته در ابتدا به داغی که بر دل مردم با فوت رهبر انقلاب نشسته بود، پرداخته و صفات و خصوصیات ایشان را بیان کرده و پس از آن به تشریح آنچه در ساعات پایانی زندگی امام خمینی و تلاش برای تصمیم‌گیری هر چه به‌موقع‌‎تر برای جانشینی ایشان اتفاق افتاده، اشاره کرده است.

همین سخنان نشان از مباحث مطرح در جامعه و فضای آن روزها دارد. همان روزهایی که روزنامه‌ها که از زمان اعلام خبر درگذشت امام خمینی تا روز شانزدهم خردادماه منتشر نشده بودند؛ همزمان مراسم تشییع میلیونی رهبر فقید انقلاب و اعلام رهبری آیت‌‎الله خامنه‌ای‎ را منتشر کردند. مثلاً روزنامه جمهوری اسلامی صفحه اول خود را با دو تیتر اصلی مربوط به این وقایع منتشر کرد: «در سالروز قیام تاریخی ۱۵ خرداد و نقطه تکوین انقلاب اسلامی: امت با راه امام تجدید بیعت و با پیکر پاکش وداع کرد.» و «توسط مجلس خبرگان: آیت‌الله خامنه‌‎ای به‌عنوان رهبر انتخاب شدند».

با گذشت ۳۵ سال از رحلت امام خمینی شاید تصویر آن روزها برای بسیاری کم‌رنگ شده باشد و از بسیاری از آنچه در آن روزها فضای سیاسی کشور با آن روبه‌رو بود، اطلاع چندانی نداشته باشند. در ادامه به سه مقطع پیش از رحلت امام خمینی، زمان رحلت ایشان و جانشینی او خواهیم پرداخت.

پیش از درگذشت امام خمینی

بهمن‌ماه سال ۶۷ بود که سه گفت‌وگو با آیت‌الله حسینعلی‌منتظری، قائم‌مقام رهبری، اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس مجلس وقت و آیت‌الله سیدعلی خامنه ای، رئیس ‎جمهور وقت در رسانه ها منتشر شد، که در آن این سه چهره برجسته نظام به نقد و بررسی عملکرد ۱۰ ساله انقلاب پرداخته ‎بودند. این گفت‌وگوها که از سوی محمدجواد مظفر صورت گرفته بود، بحث‎های بسیاری را ایجاد کرد و به گفته مظفر در گفت‌وگو با هم‌میهن یکی از مباحث اختلافی میان امام‎ خمینی و آیت‌الله منتظری در پی همین موضوع اتفاق افتاد.

در این روزها به نظر می‎رسید امام خمینی از مطالب این گفت‌وگوها ناراحت بودند و حتی در پیامی که در روزهای پایانی سال درباره انتشار کتاب «آیات شیطانی» سلمان رشدی و حکم ارتداد آن داده بودند، در بخشی از آن به ضرورت توجه به دستاوردهای انقلاب تاکید کرده و نسبت به «قضاوت‌های غیرمنصفانه درباره روند ۱۰ ساله انقلاب» هشدار دادند. البته تا پایان سال بحثی بر سر افزایش اختلافات میان امام خمینی و قائم‌مقامش در رسانه‌ها به چشم نمی‎خورد؛ چنانچه در پی پیام امام خمینی به روحانیت در پاسخی مفصل آیت‌الله منتظری چنین آورده بود:«پیام امام روح تازه‌ای به ملت و روحانیت دمید.» و پس از آن هم تقدیر و تشکر بسیار از درایت و تدبیر امام در این پاسخ مطرح شد.

با توجه به اطلاعات رسانه ها تا پایان سال بحث بر سر حکم ارتداد سلمان رشدی داغ ‎ترین سوژه بود؛ تلاش برای ایجاد اتحاد میان مسلمانان و فشار بر دولت انگلیس برای برخورد با نویسنده مذکور از جمله مباحثی بود که طی آن روزها بسیاری از صفحات روزنامه‌ها و اخبار رسانه ها را به خود اختصاص داده بود. نیمه اول فروردین ۶۸ اما آبستن حوادث بسیار بود، فضا به یکباره تغییر کرد؛ روز ۸ فروردین‌ماه ۶۸ روزنامه‌ها از گفت‌وگوی مهم هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان با امام پیرامون رهبری آینده خبر داده بودند که براساس این خبر ۶ فروردین‌ماه این هیئت با امام خمینی به مدت یک ساعت درباره رهبری آینده نظام جمهوری اسلامی گفت‌وگو و تبادل‌نظر داشتند.

استعفای قائم‌مقام رهبری

روز ۹ فروردین‌ماه تیتر یک همه روزنامه‌ها به موافقت امام خمینی با استعفای آیت ‎الله منتظری از قائم‌مقامی رهبری اختصاص داشت. ایشان در نامه ‎ای خطاب به امام نوشته بودند:«از حضرتعالی تقاضا می‎کنم به مجلس خبرگان دستور دهید مصلحت آینده اسلام و انقلاب و کشور را قاطعانه در نظر بگیرند و به من اجازه فرمائید همچون گذشته یک طلبه کوچک و حقیر در حوزه علمیه به تدریس فعالیت‎های علمی و خدمت به اسلام و انقلاب زیر سایه رهبری حکیمانه حضرتعالی اشتغال داشته باشم...مطمئن باشید همانطور که از آغاز مبارزه تاکنون در همه مراحل همچون سربازی فداکار و از خودگذشته و مطیع در کنار حضرتعالی و در مسیر اسلام و انقلاب بوده‌ام اینک نیز خود را ملزم به اطاعت و اجراء دستورات حضرتعالی می‌دانم زیرا بقاء و ثبات نظام اسلامی مرهون اطاعت از مقام معظم رهبری است...»

در بخشی از پاسخ به این استعفانامه امام خمینی نیز گفته بودند:«...همانطور که نوشته ‎اید رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیت سنگین و خطیری است که تحملی بیش از طاقت شما می‎خواهد و به همین جهت هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم و در این زمینه هر دو مثل هم فکر می‎کردیم، ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند و من هم نمی‌خواستیم در محدوده قانونی آنها دخالت کنم. از اینکه عدم آمادگی خود را برای پست قائم‌مقامی رهبری اعلام کرده‌اید، پس از قبول صمیمانه از شما تشکر می‎نمایم.»

در بخش دیگری از این نامه نیز پس از آنکه امام گفتند ایشان «حاصل عمر من بوده» است به ایشان نصیحت کردند «بیت خود را از افراد ناصالح پاک» کنند. امام خمینی در بخش دیگری هم به قضیه مهدی هاشمی اشاره کرده و گفته بودند:«من این تذکر را در قضیه مهدی هاشمی هم به شما دادم.» در بخش پایانی این پاسخ هم ایشان تاکید کردند:«روزنامه‌ها و رادیو تلویزیون باید برای مردم این قضیه را روشن کنند که در اسلام مصلحت نظام از مسائلی است که مقدم بر هر چیز است و همه باید تابع آن باشیم.»

جانشین رهبری و تدوین متمم قانون اساسی

با انتشار این خبر دو موضوع در دستور کار قرار گرفت. روزنامه‌ها طبق وظیفه مطرح‌شده به موضوع «مصلحت نظام و تقدم آن بر همه چیز» و موضوع «نفوذ» که در سخنان امام خمینی به آن اشاره شده بود، پرداختند و در سوی دیگر مسئله جانشینی رهبری و بازنگری قانون اساسی در دستور کار مسئولان قرار گرفت.

در پی این حوادث و بحث‌هایی که مسئولان کشور از جمله رئیس مجلس با امام خمینی درباره ضرورت تغییر در قانون اساسی پس از ۱۰ سال داشتند در  ۴ اردیبهشت‌ماه بود که امام خمینی در نامه اای به رئیس‌جمهور وقت بر ضرورت این کار تاکید و هیئت تدوین متمم قانون اساسی را تعیین کردند.

در بخشی از این نامه آمده است:«اکنون که به یاری خداوند بزرگ و دعای خیر حضرت بقیة‌الله- روحی‌له الفداء- نظام اسلامی ایران راه سازندگی و رشد و تعالی همه‌جانبه خود را در پیش گرفته است، هیئتی را برای رسیدگی به این امر مهم تعیین نمودم که پس از بررسی و تدوین و تصویب موارد و اصولی که ذکر می‌شود، تایید آن را به آرای عمومی مردم شریف و عزیز ایران بگذارند.»

در این بین افراد مدنظر امام خمینی نیز در ادامه معرفی ‎شده‌اند.۲۰ شخصیت مدنظر ایشان:«علی مشکینی، سیدحسن طاهری‌خرم‌آبادی، محمد مومن‌قمی، اکبر هاشمی‌رفسنجانی، ابراهیم امینی، سید علی خامنه‌ای، میرحسین موسوی، سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی، سید محمد موسوی‌خوئینی‌ها، محمد محمدی‌گیلانی، ابوالقاسم خزعلی، محمد یزدی، محمد امامی‌کاشانی، احمد جنتی، محمدرضا مهدوی‌کنی، احمد آذری‌قمی، محمدرضا توسلی(محلاتی) و مهدی کروبی‌» بوده و موضوعاتی که قرار بود در تدوین مورد بحث قرار گیرد و در رسانه‌ها منتشر شد:«۱- رهبری ۲- تمرکز در مدیریت قوه مجریه ۳- تمرکز در مدیریت قوه قضائیه ۴- تمرکز در مدیریت صداوسیما به‌صورتی که قوای سه‌گانه در آن نظارت داشته باشند. ۵- تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۶- مجمع تشخیص مصلحت برای حل معضلات نظام و مشورت رهبری به صورتی که قدرتی در عرض قوای دیگر نباشد. ۷- راه بازنگری به قانون اساسی ۸- تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی‌.»

۶ اردیبهشت اولین جلسه هیئت منتخب متمم قانون اساسی تشکیل شد، پیش از آن هم حسین هاشمیان، عباسعلی عمیدزنجانی، اسدالله بیات، نجفقلی حبیبی، سیدهادی خامنه‌ای  به‌عنوان نمایندگان قوه مقننه در این جلسات با رای‌گیری در مجلس شورای اسلامی انتخاب شدند.

در اولین جلسه آیت‌الله مشکینی به‌عنوان رئیس و هاشمی‌رفسنجانی و آیت‌الله خامنه ‎ای هم به‌عنوان نواب رئیس و حسن حبیبی و شیخ محمد یزدی به‌عنوان منشی انتخاب شدند. از این پس خبرهای سیاست داخلی حول محور تصویب همه‌پرسی و موارد متمم قانون اساسی در دولت و مجلس و جلسات مربوط به این هیئت چرخید البته جانشینی رهبری هم از موضوعات مهم بود که همزمان در حال پیگیری قرار داشت.

چنانچه در روز۲۶  اردیبهشت‌ماه آیت ‎الله عبدالکریم موسوی‌اردبیلی در گفت‌وگو با واحد مرکزی خبر به برگزاری جلسه کمیسیون بررسی مسائل رهبری اشاره کرده و گفت:«تاکنون در جلسات این کمیسیون در رابطه با اصل قانون اساسی مربوط به انتخاب رهبری بحث و تصمیم ‎گیری شد. همچنین در مورد شرایط عزل رهبری و فردی یا شورایی بودن رهبری هم تصمیم‌گیری شد.» موضوعی که بعدها به دلیل وضعیت ناگهانی پیش از همه‌پرسی و فوت امام خمینی دوباره در مجلس خبرگان رهبری بررسی شد و به گفته هاشمی‌رفسنجانی بر «فرد بودن» رای قاطع داده شد. (سخنرانی نمازجمعه ۱۹ خرداد ۶۸).

ابتدای خردادماه سال ۶۸ همراه با برنامه‌ریزی برای برگزاری بزرگداشت آزادسازی خرمشهر پیش می‎رفت که خبر از بد شدن حال جسمانی امام خمینی رسانه‌ای شد و در  روز ۵ خردادماه برنامه دعا و نیایش برای سلامتی امام خمینی در سراسر کشور برگزار و همچنان ادامه پیدا کرد.

روز درگذشت امام خمینی

ارتحال+امام+خمینی(س)+_+تاریخ+رحلت،+تشییع+و+تدفین+

13 خردادماه بود که دفتر امام خمینی از مردم برای برگزاری مراسم دعا «جهت شفای عاجل» دعوت کردند. روز 14 خردادماه بود که خبر آمد:«روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست.»

درباره چنین روزی هاشمی‌رفسنجانی در سخنانش به ضرورت تصمیم درباره آینده نظام و رهبری در آن مقطع حساس که در بازه کوتاهی پس از درگذشت امام خمینی منتشر شد، اشاره کرده است. اینکه همه کنار امام خمینی بودند و به گفته او«حال ایشان بد بود و هیچ‌کسی تمایل به دور شدن از بالین ایشان نداشت.»

وقتی تصمیم به خروج از اتاق گرفتند، همان زمان امام خمینی درگذشت و عملاً همه علاقه‌مند بودند که بمانند و به عزاداری بپردازند اما براساس مضمون سخنان ایشان نباید «کارها بر زمین می‎ماند» و در این بین بیشترین همراهی را با آنها به گفته خودشان «خانم‌های خانواده امام» کردند که با بیان این سخنان که باید برنامه‌ها را پیش برد و از زاری و شیون کاسته و همراهی لازم برای اینکه خبر زود منتشر نشود، صورت گرفت.

در نهایت هم همان شب به همه اعضای مجلس خبرگان خبر دادند که به تهران بیایند تا تصمیم‌گیری درباره رهبری صورت بگیرد. گفته می‎شود حتی سخن از این به میان آمده که برای حفظ آرامش در کشور برخی خواهان آن شده بودند خبر درگذشت امام را زود اعلام نکنند اما در نهایت روز بعد، خبر اعلام می‎شود. هاشمی در این زمینه در اظهارنظری به تاریخ 19 خرداد گفت:«در ابتدا تصمیم گرفتیم که فردای آن روز هم خبر را اعلام نکنیم تا اعضای مجلس خبرگان بیایند و رهبری را انتخاب کنیم و موضوع را پس‌فردا اعلام نمائیم که اعضای خبرگان به شهرهایشان برگشته باشند اما دوستان گفتند نه، مردم حق زیادی دارند و بیش از چند ساعت نمی‎شود این مسئله را از مردم مخفی نگاه داریم همه ما پذیرفتیم که این کار را انجام بدهیم که همان صبح (یکشنبه) این موضوع اعلام شد.»

او همچنین درباره 13 و 14 خرداد در خاطراتش آورده است:«بعد از نماز صبح، سری به بیمارستان [قلب جماران] زدم و از آنجا به مجلس رفتم. در گزارش‌ها خبری از اطلاع اجانب از بد بودن حال امام به چشم نمی‌خورد. ظهر با سایر اعضای شورای بازنگری [قانون اساسی] مهمان رئیس‌جمهور بودیم. در خصوص تعجیل در اتمام بازنگری قانون اساسی بحث شد، زیرا به نظر می‌رسد که با وضع حال امام، فرصت کمی داریم و بهتر است که اصلاحات به تایید امام برسد. قرار شد از این به بعد یکسره کار کنیم و عصر هم جلسه داشته باشیم. به دفتر رفتم. ساعت سه بعدازظهر احمد آقا تلفنی اطلاع داد که حال امام وخیم شده و خواست با سایر رؤسای قوا سریعاً به جماران برویم. در نتیجه جلسه عملاً تشکیل نشد و خودمان را با عجله به جماران رساندیم. لحظات آخر تنفس طبیعی بود. امام به زحمت نفس می‌کشیدند. فقط یک بار چشم باز کردند و بستند و این آخرین نگاه‌شان بود. دکتر‌ها با عجله قلب را با ماساژ و شوک برقی و باتری و ریه را با تنفس مصنوعی به کار انداختند.

تا ساعت ده و بیست دقیقه شب، ایشان را به این صورت نگاه داشتند، ولی دیگر مغز کار نمی‌کرد. فقط یک بار اطلاع دادند که تنفس طبیعی شده ولی زود این وضع تمام شد...تا ساعت دوازده شب برای تنظیم برنامه‌ها ماندیم.... روز چهاردهم خرداد بیانیه‌ای برای مجلس خبرگان تهیه کردیم و برای انتشار دادیم. حدود ساعت هشت و نیم صبح جلسه مجلس خبرگان آماده شد و رسمیت جلسه را به ریاست آیت‌الله مشکینی اعلان کردیم. ایشان صحبت کوتاهی کردند. وصیت‌نامه امام در صندوق امانات در دفتر من بود. بیرون آوردیم و در جلسه رسمی پلمب شکسته شد. وصیت‌نامه را از پاکت بیرون آوردیم. در سال ۱۳۶۱ نوشته شده و سال گذشته تجدیدنظر شده است.

آخر وصیت‌نامه نوشته شده بود که آن را به ترتیب احمد آقا، رئیس‌جمهور، رئیس مجلس، رئیس دیوان عالی کشور و یا یکی از اعضای شورای نگهبان برای مردم بخوانند. احمد آقا اطلاع داد که آمادگی ندارد. نوبت به‌[آیت‌الله خامنه‌ای] رئیس‌جمهور رسید. ایشان وصیت‌نامه را برای حضار خواندند. حضار جلسه خبرگان، نمایندگان مجلس، اعضای دولت، شورای نگهبان و شورای عالی قضایی و دیگران بودند. قرائت وصیت‌نامه حدود دو ساعت و نیم طول کشید. نزدیک ظهر جلسه ختم شد.»

unnamed

در این بین اخبار رسانه‌ها از موج تسلیت‎ها به درگذشت امام در سراسر جهان و در میان مسلمانان خبر می‎دادند و از جمعیت بالا در مراسم تشییع با عناوینی چون «مردم قیامت به پا کردند» یاد کردند. در چنین شرایطی که عزای عمومی اعلام شده بود و به فاصله یک روز همزمان با برگزاری تشییعی که به گفته رسانه‌های جهان کم‌نظیر بود، رسانه‎ها از انتخاب آیت‌الله خامنه ای به‌عنوان رهبر نیز خبر دادند.

روزنامه‌ها همزمان با این خبر پیام سیداحمد خمینی فرزند امام خمینی را نیز منتشر کرده بودند که در آن آمده بود:«حضرت امام بارها از جنابعالی به‌عنوان مجتهد مسلم و نیز بهترین فرد برای رهبری نظام اسلامی‌مان نام می‎بردند.» و همزمان هم دیدار رهبر جدید با خانواده امام خمینی رسانه‌ای شد. ارتش، سپاه پاسداران، روحانیون و دانشگاه‌ها یکی پس از دیگری با آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر در همان روزهای اول پس از فوت امام خمینی بیعت کردند.

انتخاب رهبری و روزهای پس از درگذشت امام

از فردای درگذشت امام خمینی همزمان با اخبار مراسم تشییع، خبرهایی درباره بیعت با رهبر جدید هم به میان آمد. ائمه جمعه، نمایندگان مجلس، اعضای دولت و مردم در این صنف و آن صنف و این تشکل سیاسی و آن تشکل سیاسی به‌عنوان بیعت‌کنندگان با آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جدید به تیتر رسانه‌ها بدل شده بودند.

در 18 خرداد بود که ایشان در پیامی به‌عنوان رهبر اعلام کردند:«اینجانب خود را شاگردی متواضع و فرزندی مطیع و مرید دلباخته آن روح‌الله می‌دانم و در مسئولیت خطر و جدید خود ملتزم و متعهدم که مو به مو درس‌های الهی ایشان را به‌کار بندم.»

همان زمان بحث‎هایی بر سر جلسه انتخاب ایشان به‌عنوان رهبری مطرح شد که در نمازجمعه 19 خرداد هاشمی‌رفسنجانی پس از آنکه به موضوع تفاوت  اجتهاد مورد نیاز در میدان عمل در دیدگاه امام خمینی با اجتهاد مصطلح پرداخت و تاکید کرد که سه بار نام آیت‌الله خامنه‌ای را به‌عنوان گزینه مناسب رهبری شنیده؛ درباره جزئیات جلسه گفته است:«بحث شورا و فرد که مطرح بود وقتی رای گرفتیم با اکثریت قوی خبرگان به فرد رای دادند، وقتی که دنبال فرد گشتیم یک چند نفری مطرح شدند ایشان با اکثریت خیلی بالایی در جلسه رای آوردند. انصافاً هم رای بالایی بود و نقطه مهمی که من فکر می‌کنم برای ما اهمیت دارد آشنایی ایشان با مسائل کشور است...»

در این بین در زمان برگزاری جلسه بنا بر اطلاعاتی که بعدها منتشر شد، اکبر هاشمی‌رفسنجانی، آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله مشکینی موافق شورای رهبری بودند اما در آن مقطع در نهایت هاشمی‌رفسنجانی اعلام کرد: «آقایانی که با فردی بودن رهبر، تو این مقطع، همین مقطع تا رفراندوم موافق هستند قیام کنند» به عبارتی او از این تصمیم به‌عنوان یک تصمیم موقت سخن گفته بود و پس از شمارش آرای افراد حاضر در رای‌گیری، در خاطرات هاشمی آمده است که 45-44 نفر ایستاده‌اند، رهبری شورایی رای نیاورد و موضوع بر روی رهبری فردی متمرکز شد. البته موقتی بودن این تصمیم بعدها در اعلام رسمی با بی‌توجهی روبه‌رو شده و در اخبار نیامده است.

در ادامه این جلسه اولین گزینه سیدمحمدرضا گلپایگانی است که به پیشنهاد اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مورد رای‌گیری قرار می‎گیرد که رای لازم را نمی ‎آورد و تنها 14 نفر به او رای می‎دهند. پس از آن نام آیت‌الله خامنه‌ای مطرح می‎شود که او در سخنانی چنین می‎گویند:«واقعاً باید خون گریست به جامعه اسلامی که حتی احتمال کسی مثل بنده در آن [برای رهبری] مطرح بشود… به لحاظ فنی اشکال پیدا می‌کند این قضیه. رهبری، رهبری صوری خواهد بود نه رهبری واقعی. خب، من نه از لحاظ قانون اساسی و نه از لحاظ شرعی برای بسیاری از آقایان، حرفم حجت حرف رهبر را ندارد. این چه رهبری خواهد بود؟… همین آقای آذری که اسم بنده را اول بار آوردند در این جلسه، بنده اگر حکم بکنم، ایشان قبول خواهند کرد؟»

آذری‌قمی در پاسخ به این پرسش خامنه‌ای گفت: «بله!» آیت‌الله خامنه‌ای اما ادامه دادند: «قطعاً قبول نمی‌کنند.» صادق خلخالی گفت: «بعد از رهبر شدن بله…» چند تن دیگر از اعضا از جایگاه خود بلند شده و همزمان به احتجاج با خامنه‌ای پرداختند. در مقابل موافقان انتخاب او می‌گویند که «موقت است آقای خامنه‌ای. موقت است! اشکالی ندارد!»

پس از اینکه این انتخاب موقت صورت گرفت و مردم با ایشان بیعت کردند در مجلس عبدالمجید شرع‌پسند با عنوان اعتراض به نحوه انتخاب ایشان به رهبری استعفا می‎دهد که این استعفا با واکنش نمایندگان مجلس و رئیس مجلس و نایب‌رئیس وقت مواجه می‎شود از جمله مهدی کروبی، نایب رئیس مجلس وقت در این باره چنین واکنش نشان می‎دهد: «حقاً آقای شرع‌پسند بداند که کل مخالفین قسم‌خورده نظام جمهوری اسلامی اعم از منافقین، چپی‌های صددرصد و توده‌ای را خوشحال کرد و هر کدام‌شان پشت این تریبون بودند دیگر مطمئناً از آن بدتر نمی‌گفتند! نکته‌ای که من درباره فرمایشات آقای شرع‌پسند با آقایان نماینده‌ها دارم این است که آقای شرع‌پسند تقاضای استعفا کرده‌اند. نمایندگان مجلس اگر صلاح بدانند خواهش می‌کنم بعضی‌ها نیایند شفاعت بکنند یا بگویند که ایشان آگاه نیست چون کاملاً آگاه است از حرف‌هایی که می‌زند. معلوم است خلاصه سخنگوی یک مجموعه و یک جریان و یک طیفی هست.

آقای شرع‌پسند وقتی به مجلس آمد به روحانیون بزرگوار جسارت کرد واقعاً آن موقع ما فکر کردیم جوانی است ناآگاه، نمی‌داند… من به او گفتم آقای شرع‌پسند، این چه حرفی بود که شما زدید؟ خلاصه گفت که من اشتباه کردم جوانی است و نادانی! یک چیزی اینجوری گفت. من گفتم خُب حالا یک جوانی است یک چیزی گفته که یک‌وقت آمد گفت؛ «آنهایی که سیرت رضاخانند و صورت مدرسند»! ببینید این نشان‌دهنده طرز تفکر است. حالا هم آمده این مسائل را مطرح کرده‌است.… به هر جهت براساس منطق ما، اینجا بهترین جاست و آقای شرع‌پسند شایستگی اینجا بودن را ندارد، از نظر منطق آقای شرع‌پسند، اینجا مال مرتجعین و لیبرال‌ها و آن‌ها هستند که برای اسلام سال‌ها جان کنده‌اند دارد هدم اسلام می‌کند. برود دنبال آنهایی که برای اسلام یا برای خلق دفاع می‌کنند و کسی شفاعت او را نکند.»

و در پی آن 154 نفر از نمایندگان هم علیه او دست به نامه‌نگاری می‎زنند تا با او برخورد شود. پس از انتخاب موقت همه‌پرسی تغییر قانون اساسی، در ۶ مرداد برگزار شد و جلسه بعدی مجلس خبرگان برای دائمی کردن دوران رهبری ایشان در ۱۵ مرداد ۱۳۶۸، یعنی دو ماه پس از انتخاب موقت به این سمت تشکیل شد و رای به دائمی شدن ایشان داده شد.

 

منبع: روزنامه هم‌میهن، صفحه سیاست

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات